نشست نقد کتاب «تاریخنگاری فارسی (سامانیان، غزنویان، سلجوقیان)» تألیف جولی اسکات میثمیتوسط گروه روش شناسی و تاریخ نگاری روز چهارشنبه ۲۲ آذر ماه در محل پژوهشکده تاریخ اسلام برگزار گردید.
در این نشست، که با حضور دکتر محمد دهقانی مترجم کتاب و دکتر حسن حضرتی عضو هیأت علمیگروه تاریخ دانشگاه تهران برگزار شد، مترجم کتاب دلیل ترجمه این کتاب را پرداختن نویسنده به مسائلی مطرح کرد که تاکنون به آن پرداخته نشده است. وی خاطرنشان کرد که اگر ما ایرانیها نگرش تاریخی داشتهایم، تلقیمان از تاریخ چه بوده است؟ در بحث روش شناسی تاریخی ما چه تفاوت هایی با ملل جهان غرب داریم؟
دهقانی ادامه داد: مثل بسیاری از علوم انسانی، واضع علم تاریخ، غرب بوده است. ما با قواعد تاریخی و فلسفهاش تا یک قرن پیش بیگانه بودیم. ما وقتی «تاریخ بیهقی» را میخوانیم، میبینیم که ذهن ایرانی بین افسانه و تاریخ فرقی نمیگذاشته، در واقع تاریخ برای ما همان افسانه بوده است.
در ادامه این نشست، دکتر حسن حضرتی درباره این کتاب گفت: ما عادتمان است به دانشجویان بگوییم که اگر امکان دسترسی به کتابهای زبان اصلی را دارند، به سراغ مطالعه آنها بروند. اما درباره کتاب «تاریخنگاری فارسی» به دانشجویان میگویم که ترجمه آن را بخوانند و نه متن اصلی را، چرا که کار دکتر دهقانی در این کتاب کار واقعا ارزشمندی است. وی افزود: مترجم از ترجمه کتاب فراتر رفته و خطاهای تاریخی نویسنده را در پاورقیهای کتاب متذکر شده است. در این کتاب نزدیک به صد خطا از سوی نویسنده وجود دارد که مترجم آنها را برطرف کرده و یا برخی ارجاعاتی که نویسنده میدهد، مستقیم نیست که مترجم آنها را به منابع اصلی ارجاع میدهد. در واقع این کار صرفا ترجمه نبوده و فراتر از آن بوده است.
حضرتی با اشاره به برخی ایرادهای واردشده به کتاب عنوان کرد: نویسنده در این کتاب به دنبال اثبات مدعایی است که برای اثبات این مدعا به برخی منابع استناد میکند و آن مدعا این است که نویسندگان نخواستهاند صرفا تاریخ را نقل کنند، بلکه میخواستند روایتی معنادار از تاریخ را نقل کنند.
او درباره عنوان کتاب نیز اظهار کرد: درباره عنوان کتاب که «تاریخنگاری فارسی» ترجمه شده، «تاریخنگاری ایرانی» هم میتوانست ترجمه شود، دقیقا نویسنده نمیگوید تاریخنگاری فارسی یا ایرانی چیست، یعنی تاریخنگاری فارسی این است که متنی به فارسی نوشته شود، پس به این معنی یعنی مثلا در مقابل تاریخنگاری عربی قرار میگیرد که در این صورت باید گفت تاریخنگاری چه اهمیتی دارد؟
او افزود: باید دید انگیزه این نگارشها چه بوده است. من ندیدهام نویسنده پاسخی جدی به این سؤالها بدهد و در واقع این تاریخنگاری فارسی که در عنوان کتاب هم آمده، از چه زاویهای به آن پرداخته شده است؟
در ادامه دهقانی عنوان کرد: در این کتاب بحث هویت ایرانی مطرح نیست و بیشتر زبان فارسی مطرح است. این ایراد به حقتری است اگر بگوییم بحث تئوریک بیشتری راجع به این مدعا در کتاب مطرح نشده است. در این کتاب چون بحث زبان مطرح است، من این کتاب را «تاریخنگاری فارسی» ترجمه کردم و نه «تاریخنگاری ایرانی».
او با اشاره به اینکه در حوزه تاریخ و تاریخنگاری در دانشکدههای تاریخ کارهای زیادی صورت نگرفته است، گفت: باید پرسید آیا در دانشکدههای تاریخ ما به همین اندازه خانم میثمیکه این متون را خوانده و تحلیل کرده، کاری صورت گرفته است؟ این یک سؤال خیلی جدی است. ما این همه پژوهشکدههای مختلف داریم، اما باید دید محصولشان در کجاست؟
در ادامه، حضرتی درباره همین بحث عنوان کرد: ما اساسا یک جایگاه متعالی و نظری در دپارتمانهایمان برای تاریخ نداریم. اهل تاریخ بیشتر درگیر سندند تا اینکه درگیر دانش تاریخ باشند. بیشتر دوست دارند سند تولید کنند. ما در این قسمت یک مقدار غفلت کردهایم و تأملات جدی نداشتهایم.
او سپس عنوان کرد: این بحث که تاریخ با روایت مطرح میشود، حرف تازهای نیست که خانم میثمیدر این کتاب میزند. نقد من به طور جدی این است که باید بین نگارش تاریخ که ناظر به متدهای شکلی و قالبی است، با تاریخنگاری که ناظر به یک علم است، تفاوت قائل شویم، باید دید که اساسا خانم میثمیبرای دانش تاریخ چه جایگاهی قائل شده است.
حضرتی افزود: ایشان بخش عظیمیاز کتاب خود را به گزارش منابع اختصاص داده است. چرا که وقت کسانی را که به این متون آشنا هستند، گرفته است؟ این برای کسانی که به این کتابها آشنا نیستند، میتواند خوب باشد. اما مثلا برای خود آقای دهقانی این منابع چه دانشی را اضافه کرده است؟ این بحثها گزارشهای تاریخ است که مثلا «تاریخ بیهقی» یا «سیاستنامه» و … چیست؛ اما برعکس در آنجا که میخواهد درباره تاریخنگاری صحبت کند، بسیار حداقل صحبت میکند. من به نظرم میرسد که بخش زیادی از متن را به این گزارشها اختصاص داده و این برای کسانی که با این منابع آشنا هستند، تکرار مکررات است.
او افزود: این کتاب بیشتر ناظر به تاریخنویسی است تا تاریخنگاری و بحثهای تاریخی آن خیلی نحیف است؛ برخلاف مدعای کتاب که تاریخنگاری است.
در ادامه، دهقانی درباره گزارشهای تاریخی کتاب اظهار کرد: اینکه فایده این گزارشها چیست، باید بگویم برای خود من که با این متون تاریخی آشنا نبودم و در تاریخ جزو عوام هستم، بسیار مفید بوده است. به نظرم از این حیث درست است که این گزارشها برای متخصص ممکن است خوب نباشد، اما برای خواننده عام خوب و مفید است.
در انتهای جلسه نیز مترجم کتاب و ناقد به پرسشهای حضار پاسخ دادند.
بازنشر: وب سایت آقای دکتر حسن حضرتی